گره اقتصاد کجاست؟
به گزارش یادداشت سریع، اقتصاد ایران هم اکنون با معضلات و گره های مختلفی روبه روست که تمام آنها اهمیتی بسیار زیاد دارد و اقتصاد ایران را به چالش کشیده است.
دراین راستا، تورم بالا و مزمن که خود ریشه درمسائل جدی بودجه ای و سیاست های مالی دولت دارد، یکی از این گره هاست. علاوه براین، مسائل و کاستی هایی که درنظام بانکی و پولی کشور وجود دارد، بحران در صندوق های بازنشستگی، بحران آب و محیط زیست، سازماندهی فراوری که به جای رفتن به سمت رقابتی شدن روز به روز به انحصارنزدیک می گردد و بعلاوه حقوق مالکیت که به سمت رانت جویی تغییر یافته است، از چالش ها و گره های دیگر اقتصاد ایران است. ازسوی دیگر درحوزه روابط خارجی و تجارت خارجی هم با مسائل زیادی روبه رو هستیم به طوری که تراز بازرگانی به نفع صادرات نیست. در حساب سرمایه هم انتقال سرمایه ای به داخل کشور صورت نمی گیرد و درمقابل شاهد افزایش خروج سرمایه هستیم. این لیست بلندبالا ازگره های مالی است که هریک دارای اهمیت زیادی است و اگر نتوانیم همه این مسائل را با هم حل کنیم، شرایط به همین منوال باقی خواهد ماند.
هرچند همیشه، درآمدهای نفتی درکوتاه مدت راه حلی برای به تعویق انداختن این مسائل بوده است، اما حتی درصورت لغو کامل تحریم ها، صندلی ایران دربازارجهانی انرژی همچون سابق نیست. متأسفانه درسطح تصمیمات کلان و استراتژیک هم ضعف نگرش داریم که مزید برعلت شده است. عموماً نگاه مسئولان به اقتصاد درست نیست و تمایل های چپ گرایانه هم درمیان آنها دیده می گردد و فکر می نمایند با مداخله برنامه ریزی شده به سبک بلوک شرق سابق می توان اقتصاد را راهنمایی کرد.
با آنالیز معضلاتی که اقتصاد ایران با آن روبرو است، می توان نتیجه گرفت که نگرش اشتباه و عدم پیگیری اقتصاد براساس اصول علمی آن، یکی از ریشه های بروز مسائل متعدد است. البته همیشه منافع گروه های صاحب قدرت هم در بروز شرایط دشوارمالی تأثیرداشته است. این گروه ها ازاین شرایط نفع شخصی می برند و مانند یک دیوار بلند تصمیم گیران را احاطه نموده و مانع عبور سایر نگرش ها از این دیوار می شوند. بدین ترتیب بیشتر تصمیم گیران ازیک رودخانه آب برمی دارند.
از سوی دیگر، به طور معمول فضای بحث و گفت و گوهای مالی در کشور جریان ندارد و این درحالی است که بسیاری از تصمیمات مهم و تأثیرگذار شخص محوراست و زمانی که این تصمیمات اتخاذ می گردد، مدیران بدون هیچ پرسشی اجرای آن را وظیفه خود می دانند. اما درصورتی که این تصمیمات اشتباه باشد، دیگر امکان تصحیح آن وجود ندارد و اگر تبعات منفی آن ظاهر گردد، با نقش سایر قدرت های متعارض توجیه می گردد.
در این شرایط در صورت وخامت اوضاع مالی، احتمال تغییروضع اقتصاد وجود دارد تا به اجبار مجبور شویم نظام مالی کشور را به طور کامل تغییر دهیم. در این میان، بی توجهی مدیران به هشدارهای کارشناسی درنهایت ممکن است به یک فروپاشی مالی منجر گردد. همچون آتش سوزی بزرگ لندن در دهه 1960 که کارشناسان نسبت به غیرایمن بودن واحدهای مسکونی چوبی هشدار می دادند، اما مردم و دولت به این هشدارها توجهی نکردند و درنهایت دراثریک آتش سوزی جزئی و سرایت آن، لندن سه روز درآتش سوخت و البته پایه های ساخت لندن تازه و ایمن را گذاشت، اما همراه با خسارت های سنگینی که اقتصاد و مردم این کشور متحول شدند. همانگونه که اشاره شد، نگرش و تفکر مالی، اصلی ترین گره اقتصاد ایران است که منشأ بروز و ظهور بسیاری ازمعضلات مالی شده است. این نگرش باید براساس اصول علمی اقتصاد و برمبنای تجارب جهانی اصلاح گردد. آنالیز نگرش مالی در دولت های مختلف همنشان می دهد که تنها چهره ها تغییر می نمایند، اما بینش و نگرش به اقتصاد تغییری ننموده است.
*اقتصاددان
منبع: ایران
منبع: خبرگزاری پانا