چگونه هوش مصنوعی معادلات جهانی را تغییر خواهد داد؟ ، رقابت بین اقتدارگرایی دیجیتال و دموکراسی لیبرال
به گزارش یادداشت سریع، بحث در خصوص اثرات هوش مصنوعی توسط دو موضوع تحت تاثیر قرار گرفته است. یکی هراس از یکپارچگی است و دیگری رویدادهایی که باعث می شوند هوش مصنوعی از هوش انسانی فراتر رفته و به عبارتی مهار آن از کنترل انسانی خارج گردد و حتی عواقب احتمالی فاجعه باری را رقم زند. نگرانی دیگر این است که یک انقلاب صنعتی جدید اجازه می دهد تا ماشین ها تقریبا در هر حوزه جامعه از حمل و نقل تا ارتش و مراقبت های بهداشتی نفوذ نمایند.
به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب، مسئله حضور هوش مصنوعی در معادلات دنیای یک راه سوم نیز دارد. راهی که شاید به تحول کل دنیا منجر گردد. این روزها بعضی از دولت ها برای نظارت، درک و کنترل شهروندان خود از هوش مصنوعی استفاده می نمایند. درواقع هوش مصنوعی به جایگزینی قابل اعتماد برای دموکراسی لیبرال، تبدیل شده است و این موضوعی است که به تدریج باعث رقابت بین المللی بین سیستم های اجتماعی خواهد شد.
در طول چندین دهه، اکثر نظریه پردازان سیاسی بر این باورند که دموکراسی لیبرال تنها راه برای موفقیت اقتصادی پایدار است. دولتها می توانند مردم خود را سرکوب نمایند و فقیر باقی بمانند، یا آزاد شوند و مزایای اقتصادی جدیدی را به دست آورند. بعضی از کشورهای سرکوبگر توانستند اقتصاد خود را برای یک دوره زمانی رشد دهند، اما در بلندمدت اقتدارگرایی صرف محکوم به رکود است. اکنون هوش مصنوعی می تواند این دوگانگی را بالاتر ببرد. این راهی قابل قبول برای کشورهای بزرگ و پیشرفته اقتصادی خواهد بود که به شکل نامحسوس شهروندان خود را نظارت نمایند.
بعضی از کشورها از هم اکنون در این جهت حرکت می نمایند. برای مثال چین با استفاده از ابزارهای نظارت و یادگیری ماشینی برای کنترل جمعیت و ایجاد آنچه که آن را سیستم اعتباری اجتماعی می نامد، استفاده می نماید. به اعتقاد بعضی از کارشناسان حوزه فناوری، چین یک دولت مستبد دیجیتال را ایجاد نموده است. چندین کشور نیز آغاز به خرید یا تقلید از سیستم های چینی نموده اند. درست همانطور که رقابت میان سیستم های اجتماعی دموکراتیک، فاشیست و کمونیست لیبرال، بیشتر معادلات اجتماعی قرن بیستم را تعیین می کردند، اکنون مبارزه بین دموکراسی لیبرال و اقتدارگرایی دیجیتال عاملی تعیین نماینده در قرن بیست و یکم است.
اقتدارگرایی دیجیتال
فناوری های جدید سطح بالایی از کنترل اجتماعی را با هزینه معقول فراهم می نمایند. دولت ها می توانند موضوعات و رفتارهای مورد نظر خود برای سانسور را انتخاب نمایند تا جریان اطلاعات را به نفع فعالیت های اقتصادی تولیدی جهت دهند، آن هم در حالی که مانع بحث های سیاسی می شوند که ممکن است به نظام آنها آسیب برسانند. چین یکی از مظهرهای مهم این نوع فعالیت ها است.
افزون بر این ها، هوش مصنوعی و دسترسی به داده های گسترده، امکان کنترل و پیشگویی مخالفان بالقوه را فراهم می نماید. این امر به رفتارهای غولهای فناوری مثل آمازون یا گوگل شبیه است. دولت های اقتدارگرا با این روش قادر خواهند بود اطلاعات را به شیوه ای که در دموکراسی های لیبرال مجاز نیست در اختیار داشته باشند.
آمازون و گوگل فقط به داده های بعضی از حساب ها و دستگاه ها دسترسی دارند؛هوش مصنوعی آنها صرفا برای کنترل اجتماعی، داده ها را از چندین دستگاهی که کاربران در طول زندگی روزمره خود استفاده می نمایند، جلب می نماید اما رژیمهای اقتدارگرا چنین روشی را استفاده نمی نمایند. آنها حجمی گسترده تر از اطلاعات را در اختیار دارند، اطلاعاتی که از ادله اقتصادیاتی تا پرونده های پزشکی گسترده اند.
البته این تکنیک چندان جدید نیست و شاید مهمترین مکانیزم انضباطی آلمان شرقی سانسور بود. در قرن حاضر و با روشهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی مردم می دانند که نظارت همه جانبه ای بر فعالیت های فیزیکی و دیجیتالی آنها برای پیش بینی رفتارشان وجود دارد و شاید همین موضوع باعث گردد از انجام بعضی رفتارها اجتناب نمایند.
اما موضوع می تواند حتی بسیار پیچیده تر از اینها باشد. برای مثال هوش مصنوعی می تواند به مرور زمان رفتار انسانها ر تغییر دهد و باعث گردد رفتاراجتماعی متحول گردد. بیش از 6 دهه آزمایش در حوزه علوم کامپیوتری و هوش مصنوعی نشان می دهد هوش مصنوعی توانایی قابل توجهی برای تغییر انسانها دارد.
علاوه بر کنترلگری بیشتر ، هوش مصنوعی وعده برنامه ریزی اقتصادی بهتر را هم می دهد، به نظر می رسد هوش مصنوعی می تواند اقدام به برنامه ریزی و پیش بینی نیروهای بازار نموده و اقتصاد را در جهتی درست راهنمایی کند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که این نوع اقتدارگرائی دیجیتال در بلندمدت کار کند اما این امر به اندازه کافی برای جلب رقابت ایدئولوژیک بین دولت ها کافی خواهد بود. اگر دولت ها بخواهند اقتدارگرایی دیجیتالی را به عنوان یک جایگزین مناسب برای دموکراسی لیبرال ببینند، هیچ گونه فشاری برای آزاد سازی احساس نخواهند شد.
ایجاد و صادرات دولت مطلوب
چین ثابت نموده است که می تواند پروژه های فناوری اطلاعاتی بزرگ، مانند فایروال های گسترده را ارائه دهد. این موضوع نشان می دهد چینی ها منابع اقتصادی عظیمی را در این حوزه سازماندهی نموده اند. طی سال گذشته، بودجه داخلی امنیت ملی کشور چین حداقل 196 میلیارد دلار بود که از سال 2016 به میزان 12 درصد افزایش یافته است. احتمالا این افزایش به دلیل احتیاج به سیستم عامل های جدید برای پوشش دهی داده های بزرگ است. چین دارای تخصص در حوزه هوش مصنوعی است. شرکت های چینی رهبران دنیای در تحقیقات هوش مصنوعی هستند و مهندسان نرم افزار چینی اغلب همتایان آمریکایی خود را در رقابت های بین المللی کنار می زنند. افزون بر اینها توسعه فناوری هایی مانند گوشی های هوشمند چینی می توانند ستون فقرات یک سیستم نظارت شخصی باشند.
چین در حال حاضر ساختارهای اصلی یک سیستم اقتدارگرای دیجیتال را ایجاد نموده است.چین نظارت گسترده ای در دنیا فیزیکی دارد و از سال 2014، آن را در قالب یک طرح اعتبار اجتماعی گفت . طرحی که مقیاس یکپارچه ای را برای آنالیز کیفیت رفتار هر شهروند تعیین می نماید. اما استقلال دیجیتالی محدود به چین نیست. پکن مدل های خود را صادر می نماید و این رویکرد اکنون در تایلند و ویتنام گسترش یافته است. طبق گزارش های خبری، کارشناسان چینی از سانسور دولتی در سریلانکا حمایت نموده و تجهیزات نظارتی یا سانسور را به اتیوپی، روسیه، زامبیا و زیمبابوه نیز ارائه می دهند. در اوایل امسال، شرکت آی تی چینی Yitu ، تعدادی از دوربین های پوشیدنی مجهز به فناوری تشخیص چهره هوشمند را به مالزی فروخت.
نکته جالب این است که برخلاف آنچه ایالات متحده وانمود می نماید و در پی آن است، چین و روسیه با توسعه یک اینترنت رایگان و بدون محدودیت و دنیای، مخالفت نموده اند. چین از قدرت دیپلماتیک و بازار خود برای تأثیرگذاری بر استانداردهای فنی دنیای بهره می گیرد و این ایده را که اینترنت همگانی یا همسطح گردد نمی پسندد.
*رویا پاک سرشت
منبع: انتخاب